من این پاس همدان را قبول ندارم!

هاشمیان: تا قرارداد نبندم حرف نمی‌زنم 

در شرایطی که بحث مذاکره باشگاه پرسپولیس با وحید هاشمیان و اینکه مهاجم سابق تیم ملی ایران در فصل آینده پیراهن چه تیمی را بر تن خواهد کرد به سوژه روز رسانه‌های ورزشی تبدیل شده، وحید هاشمیان که کمتر حاضر به مصاحبه با خبرنگاران می‌شود به سوالات متعدد ما پاسخ داد. 

زمانی که با وحید تماس گرفتیم او غرق در تماشای بازی جذاب برزیل و هلند بود: «الان در حال تماشای بازی هستم، بعد از بازی تماس بگیرید در خدمت خواهم بود.»

حذف برزیل تا حدودی غافلگیرکننده بود، پیش‌بینی چنین نتیجه‌ای را می‌کردید؟ 

فوتبال قابل پیش‌بینی نیست، ضمن اینکه هلند هم یک تیم معمولی نبود که در این بازی برزیل بازی را خوب شروع کرد، اما تیم یک دست هلند بعد از دریافت گل و به ویژه در نیمه دوم بازی را در دست گرفت و از شانس‌هایش بهتر استفاده کرد، به هر حال فوتبال است و هر تیمی که از موقعیت‌ها بهتر استفاده کند مثل هلند برنده می‌شود. 

به طور کلی این جام  جهانی را در قیاس با دوره‌های قبلی چطور دیدید؟ 

من نتوانستم همه بازی‌ها را ببینم چون در طی این چند روز در حال حرکت، اسباب‌کشی و جابه‌جایی بودم در مجموع اما تیم‌های آسیایی بد نتیجه نگرفته‌اند. تیمی مثل نیوزلند اگر اشتباه نکنم برای اولین‌بار در جام جهانی حاضر شد و نتایج قابل قبولی گرفت یا اینکه فرانسه و ایتالیا که قهرمان و نایب قهرمان دور قبل بودند هیچ شانسی نداشتند. این مسائل نشان می‌دهد فوتبال در همه کشورها در حال پیشرفت است و دیگر هیچ تیمی از پیش برنده نیست. 

یکی از نکات جالب شکست 7 بر صفر کره شمالی مقابل پرتغال بود، در حالی که وقتی ایران در دوره قبلی جام جهانی با دو گل مغلوب پرتغال شد، خیلی‌ها از ملی‌پوشان ایران انتقاد می‌کردند، مقایسه این دو نتیجه برای شما پیام خاصی ندارد؟ 

اگر پیام خاصی هم داشته باشد، باید برای خبرنگارها و برخی کارشناسان داشته باشد. وقتی ما با دوگل به پرتغال باختیم، خیلی‌ها انتقاد کردند و گفتند تیم ملی بد بازی کرد. ما در حالی به پرتغال با اختلاف کم باختیم که یکی از گل‌های آنها روی یک شوت اسثتنایی به ثمر رسید و پنالتی‌ای هم که برای پرتغال گرفته شد اصلا پنالتی نبود. در واقع ما یک بر صفر به پرتغال باختیم، چون آن پنالتی کاملا یک پنالتی ناحق بود.  

منظورتان این است که در آن مقطع توقعات تیم ملی بی‌مورد بالا رفته بود؟ 

توقعات ما در حد خودمان بود اما توقعات جامعه به دلایل مختلف یک مقدار زیاد شده بود. 

حالا جام جهانی را با حسرت و افسوس نگاه می‌کنی؟ 

هر طوری می‌شود دید ولی ما باید واقع‌بین باشیم. کره شمالی در ایران جلوی ما بازی خیلی خوبی انجام داد. آنها تیم خوبی بودند و استحقاق رفتن به جام جهانی را داشتند. 

بهتر است برویم سراغ اصل موضوع، جریان مذاکره شما با باشگاه پرسپولیس به کجا رسید؟ 

این سوال را باید از شما پرسید من بی‌خبرم و با هیچکس مذاکره نکردم. 

ولی می‌گویند وحید هاشمیان با حبیب کاشانی مذاکره کرده و طرفین به توافق نسبی نیز دست یافته‌اند، اما شما گفته‌اید بعد از پایان جام جهانی تصمیم نهایی را می‌گیرید؟ 

بنده شخصاً‌ نه با پرسپولیس و نه با هیچ تیم دیگری مذاکره نکرده‌ام درباره پرسپولیس نیز باید بگویم؛ سه، چهار هفته پیش آقای کاشانی با یکی از دوستان بنده صحبت‌هایی کردند ولی دیگر هیچ خبری نشد، کل موضوع همین بود که گفتم. ضمن اینکه شما با روحیات و روش کاری من در سال‌های گذشته با خبر هستید و می‌دانید زمانی اظهارنظر می‌کنم که قراردادم را با یک  تیم امضا کرده باشم و همه چیز به نقطه پایان رسیده باشد. من هیچ اظهارنظری نمی‌کنم و در این‌باره بعد از اینکه قراردادم را بستم پاسخگوی سوالات شما نیز خواهم بود. 

ولی می‌توانید بگویید چه برنامه‌ای در سر دارید؛‌ در آلمان می‌مانید،‌ به ایران می‌آیید یا اینکه در یک کشور دیگر بازی می‌کنید؟ 

چند تیم از اتریش، استرالیا و چین با مدیربرنامه‌هایم صحبت‌هایی کرده‌اند و پیشنهاداتی داده‌اند اما من ترجیح می‌دهم یا در ایران بازی کنم یا در آلمان، چون حوصله تغییرات و رفتن به یک کشور دیگر را ندارم به همین دلیل از بین پیشنهاداتی که از آلمان یا ایران داشته باشم یکی را انتخاب می‌کنم. 

پرسپولیس در دورتموند اردو دارد، نمی‌خواهید سری به محل تمرینات پرسپولیس بزنید؟ 

چند روزی است از بوخوم به هامبورگ اسباب‌کشی کرده‌ام اگر در بوخوم بودم شرایط فرق می‌کرد و با توجه به فاصله کم این شهر با دورتموند حتما به اردوی پرسپولیس می‌رفتم ولی فاصله هامبورگ با دورتموند بسیار دور است و بعید می‌دانم به آنجا بروم. 

گفتید یا در آلمان بازی می‌کنی یا در ایران. فکر نمی‌کنید بازی کردن در لیگ برتر ایران برای بازیکن حساسی مثل هاشمیان که 11 سال در بوندسلیگا بازی کرده سخت باشد. یعنی خودتان را برای کلنجار رفتن با حاشیه‌های فوتبال ایران آمده کرده‌اید؟ 

من از همین فوتبال به آلمان آمدم منظور شما چیست؟ می‌توان یک مثال بزنید. 

مثلا مهدی مهدوی‌کیا بعد از 11 سال حضور در آلمان در اولین دیداری که برای استیل آذین به میدان رفت به طرز عجیبی اخراج شد و با ناراحتی هر چه تمام‌تر گفت: «این رسم خوش‌آمدگویی نبود و من باید خودم را برای خیلی از مسائل آماده کنم.» 

درست می‌گوید. البته فقط همان مشکل برای مهدی به وجود آمد و من فکر نمی‌کنم که او مشکل دیگری داشته باشد. بد نیست شما هم بدانید مشکلات بازی کردن در فوتبال آلمان و اروپا نیز کمتر از ایران نیست. اینجا هم اتفاقات زیادی می‌افتد، شما فکر می‌کنید در فوتبال آلمان همه به چیز به بهترین شکل پیش رفته و دوستی‌ها و صمیمیت‌ها زیاد است یا اینکه همه چیز کاملا حرفه‌ای است اما همین امسال من به گواه آنچه که در نشریه بیلدسایتونگ و سایت رویراسپورت منتشر شده با به ثمر رساندن یک گل یا ارسال یک پاس گل در هر 110 دقیقه موثرترین بازیکن تیم بوخوم بودم. اما در این تیم از من استفاده نمی‌کردند، چون مربی و مدیر تیم می‌خواستند بازیکنان دیگری را بیاورند. 

پس ازنظر فوتبالی هم بوندسلیگا کعبه آمال نیست؟ 

شاید شما فکر کنید آدم‌های فوتبالی اروپا همه آدم‌های بهشتی و سالمی باشند ولی اینطور نیست البته قبول دارم که بعد از 11سال بازی کردن در بوندسلیگا بازگشت به لیگ برتر ایران مواجه شدن با یکسری کمبودهای سخت‌افزاری و رفتارهای غیرحرفه‌ای سخت باشد ولی من از تجربه 11 سال حضور در لیگ آلمان استفاده خواهم کرد،‌تجربه‌ام به عنوان یک بازیکن زیاد شده، ضمن آنکه در کلاس‌های مربیگری شرکت کرده‌ام و قطعا می‌توانم از آنها استفاده کنم. 

شما مدرک مربیگری B یوفا را گرفته‌اید؟
من طی دوسال در کلاس B شرکت کردم و تا حالا می‌توانستم مدرک A را هم بگیرم. اما از آنجا که هیچ کلاسی در تابستان یا تعطیلات زمستان نبود به خاطر برگزاری بازی‌های بوندسلیگا و حضور در تمرینات وقت مناسبی برای شرکت در این کلاس وجود نداشت. 

خودتان را برای مبارزه با حاشیه‌های مربیگری در ایران آماده کرده‌اید؟ 

مثل اینکه شما خیلی آدم ناامیدی هستید. مواظب باشید خودکشی نکنید.(می‌خندد) 

ولی شما خودتان بهتر می‌دانید که منظورم از چنین سوالی چه بود؟ 

ببینید، من از اولین روزهایی که به فوتبال آلمان آمدم و به عضویت تیم هامبورگ درآمدم تمرینات سرمربی تیم هامبورگ را یادداشت می‌کردم و طی این 11 سال با چنین دیدگاه و علاقه‌ای در بوندسلیگا بازی کرده‌ام، برای اینکه در هر زمینه‌ای موفق باشید باید علاقه داشته باشید، توانایی و استعداد ذاتی هم به جای خود. می‌دانم شما چه می‌گویید برای مربیگری شاید نیاز به داشتن رابطه باشد که من اهل آن نیستم یا اینکه در باشگاهی کار کنی که بودجه مناسب داشته باشد و از مشکلات کمتری برخوردار باشد. ولی شما من را می‌شناسید، من ادعایی ندارم اما در شرایطی که خیلی‌ها نتوانستند در فوتبال اروپا دوام بیاورند من جنگیدم و ماندم و یازده سال بازی کردم، چون اهل مبارزه بودم. 

خیلی با امید و علاقه درباره مربیگری حرف می‌زنید، راستی فکر این را کرده‌اید که تا چند سال دیگر بازی کنید؟
این موضوع بستگی به آمادگی‌ام دارد و همچنین پیشنهادات و سطح فوتبالی‌ام در سال‌های آتی. سعی کرده‌ام سالم زندگی کنم و می‌خواهم تا زمانی بازی کنم که سطح آمادگی‌ام خوب باشد و شرایط برای کار کردن مهیا باشد، از نظر من فعلا چیزی مشخص نیست. همه چیز بستگی به اتفاقات و آینده دارد. شاید دو، سه سال دیگر بازی کنم، شاید هم که زودتر خداحافظی کنم. هیچ چیز معلوم نیست. 

می‌خواهیم باز هم درباره شما و پرسپولیس سوال کنم تا چه حد تمایل به عضویت این تیم دارید؟ 

زمانی در این‌باره صحبت می‌کنم که اتفاقی افتاده باشد، بستگی دارد قسمت چه باشد. فوتبال بالا و پایین زیاد دارد و هر لحظه یک اتفاق می‌افتد. 

جالب است بدانیم که وحید هاشمیان در دوره نوجوانی طرفدار کدام تیم بود؛‌پرسپولیس یا استقلال؟ بالاخره هر چه باشد شما هم دیگر ایرانی‌ها که در دوران نوجوانی طرفدار یکی از این دو تیم‌ هستند فرقی نمی‌کند. 

قبول دارم که ایرانی‌ها در دورانی یکی از این دو تیم را دوست دارم. اما یکی از قسمت‌های جالب زندگی من این بود که به تیم پاس علاقه داشتم، سال 1992 یا 93 بود که پاس قهرمان آسیا شد و این تیم را خیلی دوست داشتم و بعدها قسمت شد که در آن تیم بازی کنم. حالا هم اگر پاسی وجود داشت به آن تیم می‌رفتم. 

ولی پاس به همدان رفته و هنوز هم در لیگ برتر است.
نمی‌خواهم حرف‌های تکراری بزنم. من آن پاس را قبول ندارم! آن تیم فقط نام پاس را یدک می‌کشد. 

اگر شما به پرسپولیس بروید، مشکلی برای کار کردن با دایی ندارید؟ 

آیا شما یادتان هست که من در دوران حضورم در تیم ملی یا باشگاه ایرانی با بازیکنی مشکلی داشته باشم؟ 

انصافاً نه، سال‌ها در تیم ملی بازی کردی ولی مشکلات این چنینی با کسی نداشتید؟ 

باور کنید همینطور بوده. سعی کرده‌ام به همه احترام بگذارم و طوری رفتار کنم که دیگران هم به من احترام بگذارند. ضمن اینکه به عنوان حرف آخر باید گویم تا به امروز هیچ تیم ایرانی با شخص خود من صحبت نکرده و فقط صحبت کوتاهی آقای کاشانی با یکی از آشنایان بنده داشته و آن هم متوقف شد. من چند سالی از ایران دور بوده‌ام و با افراد بسیار کمی ارتباط دارم. فعلا که تیمی با خودم صحبت نکرده است. همین!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد