تأملی در باب ماندگاری پاس؛

‌از انتخاب اشتباه‌ ‌سرمربی تا افت زود رس مدیرروستا  

علی ثقفی

خبرگزاری فارس: تیم فوتبال پاس همدان به سختی توانست تنها سهمیه غرب کشور در لیگ برتر را حفظ کند، با این حال نتیجه ارزشمندی بود. 

به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، با سپری شدن سی و چهار هفته نفس گیر از نهمین دوره لیگ برتر فوتبال باشگاههای کشور،‌ تیم سپاهان عنوان قهرمانی را کسب و تیم های استقلال اهواز، ابومسلم مشهد و مقاومت سپاسی شیراز با قرار گرفتن در سه رده آخر جدول به دسته اول سقوط کردند.

تیم پاس همدان به عنوان تنها نماینده غرب کشور در لیگ برتر به سختی توانست در آخرین روز رقابتها،‌ بقا در لیگ دهم را تضمین کرده و به لطف تساوی خانگی در برابر تراکتورسازی تبریز، 38 امتیازی شد و در رده چهاردهم جدول رده بندی قرار گرفت.

تیمی که در اولین سال حضور در همدان با شالوده ای از پاس تهران، توانست به مقام پنجمی رقابتها دست پیدا کند، در لیگ نهم روزهای خوبی را تجربه نکرد. هرچند به همت کادر مدیریتی جدید، پاس توانست در لیگ برتر بماند اما هرگز ایام به کام هواداران این تیم نبود و استرس سقوط در هفته های زیادی از فصل با آنها همراه بود.

عوامل زیادی در پیدایش این نتایج دخیل بودند که به شرح آنها می پردازیم:

** انتخاب با تاخیر سرمربی

نتایج نه چندان مناسب تیم پاس همدان با وینگو بگوویچ در لیگ هشتم، مسئولان وقت این باشگاه را برآن داشت تا به فکر انتخاب گزینه‌ای برای جانشینی این مربی کروات باشند، البته مذاکراتی هم بین باشگاه پاس و بگوویچ انجام شد که نتیجه‌ای در برنداشت. پس از پایان لیگ هشتم، مشخص بود که اولیایی دیگر نمی خواهد از حضور  و دانش بگوویچ بهره برده و به فکر استفاده از گزینه دیگری است.

انتخاب سرمربی پاس همچنان نقل محافل فوتبالی استان بود تا اینکه به یکباره اسم علیرضا منصوریان مطرح شد. منصوریان که از گزینه های باشگاه استقلال برای حضور در پست سرمربیگری بود، با انتخاب عبدالصمد مرفاوی حضورش در کادر فنی استقلال کاملاَ منتفی شد و اولیایی که پاس را به پایگاهی برای رشد و بازگشت و مکانی برای آزمون و خطای استقلالی های از رده خارج شده تبدیل کرده بود، نام منصوریان را مطرح و به سرعت وی را به کادر فنی پاس اضافه کرد.

منصوریان در تمرینات پاس حضور پیدا کرد اما سمت او مشخص نبود و معلوم نبود چه کسی سرمربی پاس خواهد بود و هر روز اسمهای جدیدی مطرح می شد تا اینکه در نهایت یک هفته مانده به شروع لیگ، منصوریان به عنوان سرمربی پاس معرفی شد، البته به احتمال زیاد اینها بازی های کاظم خان برای ساده تر شدن پذیرش منصوریان در جمع فوتبالی های همدان بود و منصوریان از ابتدا می دانست که قرار است سرمربی باشد.

** اشتباه در انتخاب سرمربی

هرچند منصوریان در نهایت عنوان سرمربیگری پاس همدان را از آن خود کرد اما همگان می دانستند که این مسئولیت برای او قدری زود است و وی نخواهد توانست از عهده این کار برآید.

پس از گذشت ده هفته این حقیقت هویدا شد که این کفش برای منصوریان خیلی بزرگ بوده و کاپیتان سابق آبی پوشان، با عدم درایت و ناکارآمدی که از خود بروز داد پرونده خود و اساتیدش را در پاس مختومه کرد.

** بد بسته شدن تیم

با احترامی که برای تمامی نفرات حاضر در پاس 88 قائلیم، اما باید پذیرفت که اولیایی و دوستانش تیم خوبی را نبسته بودند و بیشتر روی روابط و بی تفکر، نفرات را برگزیده و جذب کرده بودند.

تیم پاس طوری بسته شده بود که گویی می خواهد در رقابتهای لیگ یک شرکت کند و به جز چند بازیکن اسمی که آنها هم در این تیم تلف شدند، چهره شاخصی در این تیم وجود نداشت.

بدین ترتیب سرمایه های استان که می شد به شکل بسیار بهتری هزینه شده و مفید واقع شود، هدر رفت و نفرات خوبی هم که جذب تیم شدند به علت اینکه رقیبان قدری نداشتند و سایر هم تیمی ها هم سطح آنها نبودند، رفته رفته انگیزه خود را از دست داده و در بازیها روز به روز بی اثر تر شدند.

اولیایی و دوستانش بدون توجه به نیازهای تیم، بازیکن جذب کرده بودند به شکلی که در میانه های فصل در برخی پستها با کمبود بازیکن و در برخی دیگر با تراکم بازیکن مواجه بودیم.

از سویی دیگر، بعد از تغییر کادر مدیریتی و فنی باشگاه، جای خالی چندانی در لیست پاس وجود نداشت که مدیران جدید بتوانند به کاستی ها و کمبود ها را جبران کنند.

** افت زود رس مدیر روستا

تیمی که تا شش هفته مانده با پایان مسابقات، عنوان قهرمان نیم فصل دوم را از آن خود کرده بود و یکی از بهترین تیمها از نظر امتیاز گیری محسوب می شد، به یکباره دچار افت شد و روند رو به سقوط سریعی را در پیش گرفت.

اوج درخشش و قله این تیم در این مسابقات، به پیروزی پاس مقابل ذوب آهن آن هم در اصفهان بر می گشت؛ جایی که اصغر مدیرروستا و شاگردانش شکستی نا باورانه را در فولاد شهر به شاگردان ابراهیم زاده تحمیل کردند.

اما برای سفید و سبزپوشان همدانی دوران فراز خیلی زود به پایان رسید و دوران فرود آغاز گشت. حال در این مطلب قصد آن داریم تا خیلی گذرا تنها به بخشی از دلایل افت زود رس مدیرروستا و شاگردانش اشاره کنیم.

از جمله مبانی و اصول فوتبال، شناسایی هرچه سریعتر ترکیب اصلی یک تیم در یک تورنمنت است و تیمهایی در تورنمنتها و لیگهای مختلف موفق تر هستند که بیشترین بازیهای ممکن را با ترکیبهای اصلی و ثابتشان بازی کنند.

همچنین شناختن زوجها، سپس مثلثها و حتی مربعها و ترکیب آنها با یکدیگر در ترکیب ثابت هر تیم نیز از جمله نکات اجتناب ناپذیریست که یک مربی باید به آن واقف باشد.

اما نگاهی به 34 بازی تیم پاس در لیگ برتر و به خصوص در 24 بازی آخر این تیم که با هدایت مدیرروستا انجام شد، گواه این مدعاست که تیم پاس تا پایان رقابتها نه تنها زوجها، مثلثها و مربعها را نساخت، بلکه حتی ترکیب 11 نفره این تیم نیز برای مدیرروستا ناشناخته باقی ماند. به عنوان مثال به این نکته اشاره می کنیم که هرگز زوج اصلی قلب دفاعی این تیم شکل نگرفت و همواره ترکیبهای مختلفی از امید خورج، مجید حیدری، ساشا کلونیجا و همت عابدی نژاد شکل گرفته است.

همچنین در جناح راست این تیم از بین نفراتی چون وریا غفوری، مجید غلام نژاد، همت عابدی نژاد، مرتضی عزیز محمدی، آرتور یدگاریان، امید ابوالحسنی و پوریا قیدر همواره ترکیبهای مختلفی ساخته می شود تا جایی که هیچگاه زوج ثابتی برای منطقه راست تیم یافت نشد.

اما در جناح چپ پاس به غیر از پویا سیف پناهی که به بازیکن ثابتی در این جناح تبدیل شد، همواره نفراتی مثل هادی رمضانی، هادی بلوری، امید ابوالحسنی، یداله اکبری، آرتور یدگاریان و حتی این اواخر مرتضی عزیزمحمدی تشکیل دهنده زوج وی در این جناح بوده اند.

ناهمگونی و عدم شکل گیری ترکیب ثابت در خط میانی پاس از همه خطوط دیگر این تیم بیشتر به چشم می آید و انواع و اقسام ترکیبهای مختلف در بازیهای مختلف به کار گرفته شدند. آنچه مشخص است مدیرروستا نتوانست بهترین ترکیب خود را از بین نفراتی مثل روزبه شاه علی دوست، یداله اکبری، آرتور یدگاریان، هادی رمضانی، مرتضی عزیز محمدی، هادی بلوری، وریا غفوری، امید ابولحسنی، وحید علی آبادی و.... بشناسد و تا پایان فصل همچنان در حال آزمون و خطا بود.

حکایت خط حمله تیم پاس هم که کاملا مشخص است.... در یک بازی زوج هادی اصغری با شهباز ارگینف، در یک بازی زوج هادی اصغری با صابر میرقربانی، در یک بازی زوج هادی اصغری با امید ابوالحسنی، در یک بازی زوج شهباز ارگینف با امید ابوالحسنی، در یک بازی زوج هادی اصغری و مقداد قباخلو و....و انواع و اقسام زوجهای دیگر...

اما بدتر از موارد یاد شده این است که در تیم پاس بسیاری از بازیکنان بودند که هرگز پست سازمانی خود را نشناخته و در به تناوب در پستهای زیادی بازی کرداند. 

به عنوان مثال امید ابوالحسنی که بازی در پستهای مهاجم نوک، مهاجم گوش، هافبک چپ، هافبک راست و حتی بعضا دفاع راست را در کارنامه اش دارد. یا روزبه شاه علی دوست که بازی در پستهای هافبک تهاجمی، هافبک تدافعی، هافبک راست، مدافع راست و مدافع میانی (و حتی دروازه بانی مقابل تیم مقاومت سپاسی) را تجربه کرده است. همت عابدی نژاد و مجید حیدری هم آخر سر متوجه نشدند در این تیم هافبک دفاعی هستند یا دفاع میانی یا دفاع راست؟

یا یدالله اکبری که در تمامی پستهای هافبک برای پاس بازی کرد و عزیز محمدی که به رغم اینکه یک هافبک راست پای کلاسیک است، حتی در پست هافبک چپ نیز به دفعات برای پاس به میدان رفت.

** اشتباه در چیدمان اولیه

این مورد را می توان به عناون تنها عامل مشترک عدم نتیجه گیری پاس در زمان مدیر روستا و منصوریان برشمرد و هر دو مربی علی رغم فرصت و زمان مناسبی که داشتند،‌ هرگز نتوانستند ترکیب خوبی را روانه میدان کنند.

به عنوان مثال مدیر روستا در بازی آخر پاس در برابر تراکتورسازی که پاس احتیاج مبرم به کسب امتیاز داشت، با روش 1-3-2-4 تیم را روانه زمین کرد، مجید حیدری و روزبه شاه علی دوست را در پستهای غیر تخصصی به میدان فرستاد و قباخلو را به تنهایی در خط حمله پاس قرار داد؛ ترکیبی که هیچ کس پیش بینی آن را نمی کرد.

روزبه شاه علی دوست در حالی در دفاع راست به میدان رفت که همت عابدی نژاد در غیبت مجید غلام نژاد در آن پست به خوبی ظاهر شده بود و مجید حیدری در حالی در پست هافبک دفاعی در میدان حضور داشت که روزبه شاه علی دوست که ذاتاٌ هافبک دفاعی است در پست مدافع راست در ترکیب پاس حاضر شده بود.

به جرأت می توان گفت؛ از سال 86 که پاس به همدان منتقل شد، این فصل بدترین و سخت ترین فصل برای پاس و هوادارانش بود.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد