همشهری پس غیرتت کجا رفته؟
علیرضا صفی زاده
هگمتانه-سرویس ورزش: این روزها در هر محفلی که حضور داشته باشی قطعاً نامی هم از طرفداران خونگرم تبریزی خواهد آمد و به نیکی از آنان یاد خواهد شد. گویی تبریزیها از بستگان آنان هستند و تراکتور هم تیم استان همدان است اما ... اما دریغ از یک ذره تعصب و غیرت نسبت به تیم شهر خودمان، گویی پاس فرزند سرراهی این استان است.
وقتی بازی پاس و ملوان با آن همه حساسیت زیر باران برگزار شد و تماشاگران انزلی آن همه مسافت را طی کردند تا تیم خودت را تنها نگذارند، در مقابل تماشاگران و مردم همدان در خانههای خود ماندند و برای سقوط پاس آرزو کردند.
واقعاً کجا رفت آن همه شور و شعف سال اول حضور پاس در همدان؟
به قول یکی از دوستان وقتی بازی دوستانه پاس با یک تیم روستایی برگزار میشد هزاران تماشاگر از آن استقبال میکردند.
ما فقط دنبال منافع خود هستیم و اصلاً روح آیندهنگری نداریم و فقط میگوییم من ...
در ورزش هم همین است همه استانها و شهرها برای داشتن یک تیم لیگ برتری لهله میزنند و حاضرند به هر قیمتی که شده یک تیم در مسابقات فوتبال لیگ برتر داشته باشند تا به نوعی اسم شعر و استان خود را بر سر تیتر روزنامه و اخبار هر هفته ثبت کنند اما ...
به استان ما یعنی همان استان پایتخت تاریخ تمدن ایران زمین تیمی را اهدا کردند که هر شهری در آرزوی داشتن آن است.
بله پاس پاسی که گذشتهاش هزاران خاطره و افتخارآفرینی برای کشور بود همین پاس را به راحتی به استان ما دادند.
در همان ابتدای انتقال خیلیها انتقاد کردند که قدمت 44 ساله پاس چه میشود ابهت این تیم کجا میرود؟
اما ما اولین روزها سریع خوشاستقبال شدیم و گفتیم ما این تیم را قهرمان آسیا میکنیم، ما این تیم را تنها نمیگذاریم و هزاران ما دیگر ...
اما پس از سه سال چه شد؟
به خدا این همان پاس است
اگر این پاس به دسته اول سقوط کند این پاس نیز که سقوط کرده بلکه آبروی استان است که از بین خواهد رفت فردا همه کشور به ما میخندند، میگویند تیم بزرگ پاس را نتوانستند پاس بدارند چه طور میخواهند صاحب کارخانه و هزاران چیز دیگر شوند ...
چرا نمیخواهیم کمی تفکرات کوچک را کنار بگذاریم خیلیها میگویند پاس حق ما را خورده هیأتهای کمکار که دیگر دستشان به جایی بند نیست برای ابقا میگویند پاس بودجه ما را خورده است.
مگر قبل از آمدن پاس به ما حقوق مکفی میدادند که الان قطعش کردهاند و به پاسیها میدهند.
چرا نمیخواهیم باور کنیم که فوتبال در جهان فراگیر شده و هزاران شغل از همین فوتبال ایجاد شده است.
خیلیها میگویند چرا پاس بومی نیست و چه منفعتی برای ما دارد آخر کدام تیمی در سال اول یا دوم تیمش را کلاً بومی میکند.
بیایید باور کنیم که ما اگر واقعاً فوتبال داشتیم چندین سال در دسته سوم کشور در جا نمیزدیم پس سعی کنیم خودمان را توبیخ کنیم که ما میتوانیم به لیگ برتر صعود کنیم.
این را هم بدانیم اگر پاس را به همدان نمیدانند بودند شهرهایی که همین حالا هم منت یک ثانیه حضور پاس را در شهرشان میکشیدند.
پس بیایید همه گذشته و تفکرات سطحی را فراموش کنیم و باور کنیم دنیا پیشرفت کرده و با حسادت و کوتاه فکری نمیشود پیشرفت کرد.
پاس بازی حساس دیگری در لیگ برتر دارد تا دیر نشده به خود بیاییم چون فردا حسرت خوردن بسیار دیر است.
با شعاری که روی پیراهن پاس نوشته شده نباید بیشتر از این هم طرفدار داشته باشه
مطلب روی توی روزنامه هگمتانه ندیده بودم واقعا حرف دل همه ما همینه چرا هواداران دیگر آن هوادارن واقعی نیستند